نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب جدید
آبرو دادي زمين را،سجده ي زخمي ترين!/ آسمان را آب دادي،خون جاري در زمين! / آن تكلف هاي مسمومي كه در تو،زخم كاشت
کد خبر: ۴۶۶۴۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

گفت‌وگو با نویسنده کتاب «صدِ روسی»؛
بی شک با فاصله گرفتن زمانی از دوران جنگ، عرصه مستندنگاری به دست داستان نویسان می‌افتد و آن وقت آنها باید بر اساس مستندات موجود، داستان های خوب بنویسند.
کد خبر: ۴۶۶۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹

برای اولین بار در قالب کتابی از سوی انتشارات یازهرا(س)؛
در کتاب اصلی یک بخش به روایت های همرزمان اختصاص دارد و بخش دوم، خاطرات همسر شهید است. بخش سوم کتاب هم سررسید و دست نوشته های شهید است که برای اولین بار منتشر می شود.
کد خبر: ۴۶۶۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹

کتاب «شهید عبدالله میثمی» که بر اساس زندگی شهید حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله میثمی توسط الهه حاجی حسینی تنظیم شده، از سوی انتشارات دارخوین به چاپ سوم رسید.
کد خبر: ۴۶۶۳۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹

کتاب «تا ابد با تو می‌مانم» خاطرات مریم مقدس؛ همسر سردار جانباز اکبر نجاتی به قلم مریم عرفانیان توسط انتشارات به‌نشر روانه بازار کتاب شد.
کد خبر: ۴۶۶۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

کتاب «تا ابد با تو می‌مانم» خاطرات مریم مقدس، همسر سردار جانباز اکبر نجاتی به قلم مریم عرفانیان توسط انتشارات به‌ نشر روانه بازار کتاب شد.
کد خبر: ۴۶۶۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

نشر شاهد با 23 عنوان کتاب در نمايشگاه بین المللی كتاب فرانكفورت 2019 در غرفه ملی ایران حضور دارد.
کد خبر: ۴۶۶۱۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

معرفی کتاب؛
کتاب «روزگار زیبا» شامل سرگذشت پژوهی شهیدان «رضا و حسین نبی زاده» به روایت تاریخ شفاهی می باشد که توسط «امین رضا توحیدی» به رشته تحریر درآمده است.
کد خبر: ۴۶۶۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

آیین رونمایی از کتاب «روزگار زیبا» پیرامون زندگی و خاطرات شهیدان «رضا و حسین نبی زاده» در شهربابک برگزار شد.
کد خبر: ۴۶۶۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

فيض الله نوجوان دلاورى كه در حالى كه تنها چهارده سال از سن اش سپرى شده بود، شهادت را همچون رويايى در سر خود مى پروراند و در تحقق آن بى قرار بود. داستان اين زندگى اين شهيد نوجوان را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
کد خبر: ۴۶۶۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۳

کتاب صوتی انگلیسی (A Trip To The Prohibited Zone) «مدال و مرخصی» با گویندگی محمد تاج‌دین منتشر شد.
کد خبر: ۴۶۶۰۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۳

شهيد هادى عابد در حالیکه تنها 14 سال داشت در حین درگیری با مزدوران کومله مریوان به درجه رفیع شهادت رسید.اطرافیان او را فردی خوش خلق و خوش رفتار می دانستند و مادر رابطه عاطفی عجیبی با پسرش هادی داشت. زندگی این شهید مازندرانی را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۶۶۰۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۲

اشتياق رفتن به جبهه دمى جعفر را رها نمى كرد و همواره به پيوستن به صفوف رزمندگان اسلام مى انديشيد. پس از مدتهاى چشم انتظارى اين نوجوان پاك نهاد از شركت در دوره آموزش نظامى به سوى جبهه هاى جنوب كشور روانه شد و در منطقه شلمچه مستقر گرديد. داستان زندگی این شهید 13 ساله را در نوید شاهد مازندران بخوانید.
کد خبر: ۴۶۶۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۲

چشمانم را می بندم/ خاك خاکریزها روي پلک هایم سنگینی می کند/ به خوابی عمیق می روم/ و از آن سوي نخل هاي سوخته
کد خبر: ۴۶۵۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

تقویم روي فصل خزان ایستاد است/ گویی پس از تو نبض زمان ایستاده است / حس می کنم که پشت همین چشم هاي شاد / مردي همیشه دل نگران ایستاده است
کد خبر: ۴۶۵۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۸

کتاب «تالیان قرآن 3» گوشه هایی از شخصیت و زندگی شهدای قرآنی است که توسط "اعظم جمالی گشتی" و پژوهش میدانی "حسین مشفق قاسم آباد" در 227 صفحه نگارش و تدوین شده است.
کد خبر: ۴۶۵۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۲

کتاب شعر "دریا لباس خاکی من بود" به قلم حسن یعقوبی منتشر شد.
کد خبر: ۴۶۵۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۲

شهيد نوجوان صفر جعفرى در عمليات پدافندى جزيره مجنون توفيق شهادت نائل گرديد، ولى هم رزمان موفق به بازگرداندن بدن مطهرش نشدند و مفقود الاثر گرديد و پس از قريب ده سال، استخوان هاى متبركش باز گردانيده شد.
کد خبر: ۴۶۵۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۱

آخرين باري كه آمد تب داشت، منتظرش نبوديم، بنا نبود بيايد مرخصي،رفته بوديم منزل پدرم. روي پله ها بودم كه ديدم حسن آمد، لباس كرم رنگ ارتشي پوشيده بود، از خوشحالي به هوا پريدم و صورتش را بوسيدم، ته ريش داشت ،داغ بود ولي از خوشحالي نفهميدم،گفتم: چطور اومدي؟ با چي اومدي؟ گفت: پريدم پشت وانت و يك راست آمدم خانه.
کد خبر: ۴۶۵۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

سرهنگ به صورت استخواني و پوست تيره اش خيره شد.چشمانش درشت و كشيده بود . دستهايش بلند و انگشتانش استخواني و قوي به نظر مي رسيد . ناخودآگاه پرسيد : « قدت چقدر است ؟» حسن براي چند لحظه از افكار عميقش بيرون آمد و سريع جواب داد : « نزديك 190 سانتي متر»
کد خبر: ۴۶۵۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶