شهدای معلم - صفحه 10

شهدای معلم
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

هدف از شرکت در انتخابات انجام تکلیف و وظیفه الهی بود

چهره اش از هم باز شد و با تبسمی دل نشین گفت: هدف از شرکت در انتخابات انجام تکلیف و وظیفه الهی بوده. اگر هدف شما همین مطلب بوده، بلند شوید دسته جمعی وضو بگیریم و نماز شکر بخوانیم؛ ولی اگر هدف دیگری جز رضای خداوند داشته اید، وضو بگیرید و نماز بخوانید و استغفار کنید. شاید خداوند گناهان شما را ببخشد.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

همه چیز را فقط برای خدا می خواست

وقتی همراه حاج آقا طالبیان به روستاهای "گره چاقا" و "فیروزان" رفته بودیم، شاهد بودم که رقبای انتخاباتیش را روحانی و به نوعی اصلح معرفی می کرد و از مردم تقاضا داشت که به یکی از آن دو نفر رای بدهند و این چیزی جز زهد، تقوا و اعمال خالصانه او نبود که همه چیز را فقط برای خدا می خواست
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

حتی پول کرایه مشهد تا نهاوند را ندارم، با مخارج تبلیغات چه کنم؟

نهایتا بر اثر پافشاری و اصرار ما گفت: من حتی آنقدر پول ندارم که کرایه مشهد تا نهاوند را بدهم، با مخارج تبلیغات چه کنم؟ ما دست از اصرارمان برنداشتیم و گفتیم: حالا شما تشریف بیاورید، بقیه کارها با ما.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

از خارج برایمان فرستاده اند!

از آن روز به بعد، به همان ترتیبی که گفته بود، چای دم می کردم. جالب این بود که هر کس چای را می خورد، با به به و چه چه می گفت: عجب چای خوبی! این چای را از کجا خریدید؟ حاجی می خندید و به شوخی می گفت: از خارج برایمان فرستاده اند!
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

آقای یوسفی! بد این است که به عهدمان وفا نکنیم

چند نفر از جوانان روستای برجک از حاجی دعوت کرده بودند تا برای سخنرانی به آنجا برود. ماشین نبود. من یک موتور تریل ۲۵۰ سی سی داشتم. گفت: با همین می رویم. گفتم: نه، حاجی! خوب نیست، خیلی بد است. گفت: آقای یوسفی! بد این است که به عهدمان وفا نکنیم.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

می خواهید اختلاف ایجاد بکنید. این حرکت عليه من است!

همین که حاج آقا طالبیان وارد جلسه شد، نماینده وقت، یعنی رقیب انتخاباتیش که روحانی هم بود، با عکس العمل شدیدی از جا بلند شد و گفت: شما با دعوت از ایشان به این جلسه، می خواهید نبش قبر سیاسی بکنید! می خواهید اختلاف ایجاد بکنید. این حرکت عليه من است!
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

باید احساس مسئولیت داشته باشند

هدف این است که روح امیدواری را در این افراد زنده کنم و یادآوری کنم که مسئولیت یک خانواده بر دوششان است و باید احساس مسئولیت داشته باشند.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

مادرم قسمم داده و گفته با شما هم سفر نشوم

حاج آقا! شما با این اتوبوس بروید و من با اتوبوس بعدی می آیم. به خدا شرمنده ام، آخر مادرم قسمم داده و گفته با شما هم سفر نشوم! مادرم می گوید که شما بدشانس هستید
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

وقت دکتر از حیات من بیشتر ارزش دارد

صالح استاندار و دکتر شیبانی هم وزیر بهداشت و درمان بود. با آن حال و وضعیت، حرفم را قطع کرد و گفت: نه نه، بگو نیاید، وقت دکتر از حیات من بیشتر ارزش دارد، نه، نه.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

نگذاشتم حرفش تمام شود و گفتم اللهم صل على...

گفت: مگر من اسم حضرت محمد را... نگذاشتم حرفش تمام شود و گفتم اللهم صل على... فریاد زد که مرد ناحسابی! خودت بگو اسمت چیست؟ باز صلوات فرستادم.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

به خدا قسم این کارهاست که برایت می ماند و به درد آخرتت می خورد

دو ماه گذشت. یک شب آقای طالبیان برای بازدید به محل آمد. کار را تمام شده دید و با رضایت مندی گفت: به خدا قسم این کارهاست که برایت می ماند و به درد آخرتت می خورد. آن پیرزن را به یاد می آوری؟ حالا هر بار که این پله ها را طی کند، تو را دعا می کند.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

پاشید، پاشید، می خواهم جارو کنم

می گفت: پاشید، پاشید، می خواهم جارو کنم و با جارو میزد به پایمان. بلند شدیم و نشستیم. خنده ام گرفت و با خود گفتم که بنده خدا از کجا بداند آقایی را که با جارو دارد بیدار می کند، آقای شهردار است.
خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان

شهید "رجایی": آقا معلم! بهترین گزینه برای این سمت هستند

شهید رجایی به محض شنیدن نام وی، به احترام از جا بلند می شود و می نشیند و با خوشحالی می گوید: آقا معلم! بهترین گزینه برای این سمت هستند. ایشان حق معلمی به گردن ما دارند. در زندان آقا معلم صدای اش می کردیم.

اسناد شهید معلم "علی اکبر باقری"

شهید «علی اکبر باقری» یکی از معلمان شهرستا ری بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در دشت عباس به شهادت رسید. اسناد و مدارکی از این شهید گرانقدر در دست داریم که به مناسبت سالروز شهادت منتشر می شود.

تصاویر منتشر نشده شهید معلم «علی اکبر باقری»/ قسمت دوم

شهید «علی اکبر باقری»» در شهرستان ری چشم به جهان گشود، ایشان معلم بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در دشت عباس به دیار الهی شتافت.

معلمی که در روز دانش آموز به شهادت رسید

شهید «کیوان تاجیک» در دوازدهم شهریور ماه 1338 در قرچک به دنیا آمد و در سیزدهم آبان ماه 1362 در پنجوین راهی دیار نور شد.

گزارش تصویری| یادواره شهدای معلم و دانش آموز

به مناسبت سیزده آبان، صبح امروز یادواره سیزده شهید دانش آموز و هفت شهید معلم شهرستان فیروزکوه در مجتمع فرهنگی هنری، آفرینش از ساعت ده الی دوازده ظهر با حضور مسئولین شهرستانی برگزار شد. گزارش تصویری از این مراسم را در ادامه ببینید.
وصيتنامه معلم شهید "اسفنديار سورى"

ما پيروزيم براى اينكه هدفمان واحد است

شهید "اسفنديار سورى": برادران محترم و خواهران محترمه، قرآن مظلوم است، امام مظلوم است، دنيا چشم به ايران دوخته و همه و همه قدرتهاى شيطانى دست به دست هم داده اند كه نگذارند اسلام رشد كند. ما پيروزيم براى اينكه شهادت را در آغوش مى گيريم. ما پيروزيم براى اينكه همه هدفمان واحد است. ما پيروزيم چونكه الله پشتيبان ما است.
زندگینامه معلم شهید "اسفندیار سوری"

معلم بود و واژه شهادت را با تمام وجود معنا کرد

شهید "اسفندیار سوری" معلم بود و در کلاس درس به دانش آموزان خود درس آزادی و آزادگی می داد. وقت عمل به حرف هایش بود و در جبهه های جنوب به خوبی واژه شهادت را معنا کرد.

معلمی که همپای دانش آموزانش به شهادت رسید

امروز سالروز ولادت «نصرالله پازوکی » است، شهیدی که در رقابیه به شهادت رسید. قاب های سرخی از این شهید را تقدیم می کنیم.
طراحی و تولید: ایران سامانه