نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - علی بسطامی
در كلام ياران - حاج ابراهيم صفرلكي
نوید شاهد: ايشان مدرك ديپلم هنرستان داشتند و از لحاظ نظامي در مركز آموزش اطلاعات لويزان(شهيد محلاتي) كه مركز جنگ هاي نامنظم نيز بود، در سال 65 سه ماه دوره ي آموزشي اطلاعات- عمليات را گذراندند.
کد خبر: ۳۸۷۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۱۰

در كلام ياران - سيد ماشا ء الله رحيمي
نوید شاهد: تا حالا چندين بار كمين زده اند و عده اي از بچه ها را شهيد كرده اند. گوش هاشان را بريده اند و با خود برده اند. هر جفت گوش قيمت گراني دارد. هر جفت گوش پنجاه هزار دينار پول كمي نيست. گروه فرسان آن قدر سريع ؛ چابك و خطر ناك هست كه آوازه وحشتشان تمام منطقه را گرفته است.
کد خبر: ۳۸۷۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۱۰

در كلام ياران - سرگرد اقبالي
نوید شاهد: شهيد علي بسطامي فقط كار ستادي انجام نمي داد بلكه به عنوان يك رزمنده در ميان رزمندگان اسلام انجام وظيفه مي كرد.
کد خبر: ۳۸۷۳۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۱۰

(يادداشت هاي روزانه ي شهيد علي بسطامي)
نوید شاهد: تاريخ 2/1/66 . بنده در ميمك بودم. برادر ملاحي نيز آن جا بودند. زماني كه مي خواستم برگردم به مقر، برادر صفر اكبري از روبرو آمد و نامه اي از حاج نورالهي در دست داشت. وقتي آن را باز كردم، نوشته شده بود: برادر ملاحي و بسطامي، بچه ها را به قرارگاه تيپ بياوريد. كار در ميمك به تعويق افتاده. همان روز از منطقه جمع و جور كرديم و به قرارگاه و مقر اصلي برگشتيم، سپس كليه ي نيروها به مقر رفتند. بنده هم در قرارگاه تيپ، منتظر حاج كرمي بودم كه چه مي گويد.
کد خبر: ۳۸۷۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۱۰

نوید شاهد: در يكي از همين تظاهرات ها در خيابان فردوسي ايلام بر اثر تيراندازي مأموران از ناحيه ي پا مجروح مي شود و بدين صورت او يكي از اولين جانبازان انقلاب شد.
کد خبر: ۳۵۱۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

نوید شاهد: شهيدعلي به نيروهاي تحت امرش گفته بود، كه شما در اين جا بمانيد تا من ابتدا همراه اين ها بروم و كار شناسايي اين بچه ها را به پايان برسانم و سپس مأموريت خودمان را انجام مي دهيم.
کد خبر: ۳۵۱۶۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

نوید شاهد: برادران اطلاعات- عمليات به فرماندهي شهيد علي بسطامي در منطقه ي شاخ شميران(در كردستان عراق) مشغول شناسايي بودند و دشمن در منطقه ي مذكور، بسيار احساس خطر مي كرد و هر شب خط دفاعي خود را تجهيز مي نمود
کد خبر: ۳۵۱۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

نوید شاهد: يك شب به هم راه شهيد علي و شهيد انوري، علي كمال پيمان، عبدالرحمن رحيم پور و حاج يوسف اميدي به شناسايي رفتيم.
کد خبر: ۳۵۱۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

نوید شاهد: علي نمازهايش را سر وقت مي خواند و بعد از نماز صبح نمي خوابيد. همواره صادق و راستگو بود و غيبت نمي كرد و هيچ كس هم جرأت غيبت كردن در محضرش را نداشت. زيرا تذكر مي داد و عصباني مي شد.
کد خبر: ۳۵۱۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

در كلام ياران - سرهنگ پاسدار نبي ابراهيمي
نوید شاهد: هنگام برگشت از داخل رودخانه كه آمديم، متوجه شديم خون و آب با هم قاطي است. در اين موقع ناگهان حاج نعمان در قسمتي از رودخانه كه عمق بيشتري داشت افتاد و تا سينه در آب و خون فرو رفت. شهيد علي خنديد و گفت: نعمان! قبلاً گذشتگان گفته اند كه در جنگ فلان... خون تا ركاب آمده. اكنون ما به عينه مي بينيم خون تا سينه آمده است!
کد خبر: ۳۵۱۶۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

ویژه سردار شهید علی بسطامی/
نوید شاهد: «سخن گفتن در باب بسطامي بر زبان قاصر حقير تنگ است، علي آن انسان والا مقام و بي آلايش كه در هنگام سختي نجم اميد و در راهش پرصلابت و استوار و در قدمش زمزمه ها و مزمزه ها نهفته بود و فرشتگان عرش، نور را در سيمايش نظاره مي كردند و هميشه آرزوي حضور در بارگاه عدل اسلامي و الهي را آرزو مي كرد سرانجام جام وصال دوست را عاشقانه سر كشيد و سياه رويي خاك مهران را با سرخي خون مطهر خويش با سرخي فلق در آميخت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۳۵۱۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷

در كلام ياران - سردار نعمان غلامي
نوید شاهد: با فرا رسيدن تاريكي شب، بچه ها در پاي تنه ي درختان به استراحت پرداخته و خود را براي سرماي استخوان سوز آن شب آماده مي كردند. علي، سخت سرگرم هماهنگي هاي لازم براي فردا بود اما وقتي كه تصميم به استراحت گرفت، كيسه ي خودش را برداشت و مي خواست از سنگر خارج شود؛ دليلش را كه جويا شديم كه چرا در سنگر نخوابيدي؟ فرمود: حيف نيست، بچه هاي بسيجي و پاسدار و سرباز گردان كه رنج و سختي اين پيروزي ها را مي كشند، در هواي سرد اين ارتفاع برف گير بخوابند و ما جلوي بخاري باشيم؟
کد خبر: ۳۵۱۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷