نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ایرانی
فرتاک نیوز، بمباران شیمیایی حلبچه شهیدان و مجروحین بسیاری به دنبال داشت. مردم آوارە کشور ایران شدند و هیچ‌کس در شهر باقی نماند.
کد خبر: ۴۷۷۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۵

در دوران نهضت اسلامي، جنبش دانشجویی خارج ازکشور با کوله باری از تجربيات درخشان، همواره محل پرورش استعدادهاي آینده سازان ایران عزیزبوده است. جوانان غيوري كه دراوج خفقان رژیم شاهنشاهي، مبارزات عدالت خواهانه خود را به خارج از کشور انتقال دادند و به سهم خود لحظات شيرين پیروزی انقلاب را رقم زدند. شهيد گرانقدر هدايت الله طيب، يكي از آن عزيزاني بود كه به اميد كسب دانش و بازگشت به ميهن وخدمت به نوسازي مناطق محروم كهگيلويه و بويراحمد در دانشگاه سنت پترزبورگ فلوريدا به كسب دانش در زمينه كشاورزي پرداخت.
کد خبر: ۴۷۵۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۹

کتاب «پرواز روی خاک» به زندگی و خاطرات خلبانی می‌پردازد که روایتی تکان دهنده از بمباران پایگاه هوای بوشهر را بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۷۵۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

حسن آقا سلطانی- همرزم شهید" ابوالحسن ایرانی " روایت می کند: ((خواب ابوالحسن را می دیدم وقتی بیدار شدم بالای سرم ایستاده بود گفت فعلا" وقت تنگ است آماده شویدگردان شما باید حرکت کند تعریف خواب را بگذار برای بعد از عملیات...))
کد خبر: ۴۷۴۸۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۵

فیلم سینمایی 23 نفر ماجرای قهرمانی تعدادی نوجوان ایرانی در تقابل با صدام حسین است؛ این فیلم در جشنواره فیلم فجر با استقبال گسترده مردم و هنرمندان مواجه شد.
کد خبر: ۴۷۳۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۴

از بین شهدای عملیات غرور آفرین کربلای 5 سخن از شهیدی است که از زمان اعزام به جبهه هموراه می گفت: « این بار نوبت من است ... روزی بیست خواهم گرفت.»
کد خبر: ۴۷۰۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

سردار «کمیل کهنسال» از فرمانده هشت سال دفاع مقدس در يادواره 420 شهيد بيسيم چى استان مازندران و هفت شهيد بيسيم چى مدافع حرم گفت: برگزاری یادواره‌های شهدا باعث حفظ هویت اسلامی و ایرانی می شود تا دشمنان اسلام نتوانند خدشه ای بر این هویت وارد کنند.
کد خبر: ۴۶۹۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰

مسابقه کتابخوانی با هدف آشنایی با فرهنگ دفاع مقدس و با محوریت زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی در پاکستان و دیگر کشورهای اردو زبان برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۶۹۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۶

کد خبر: ۴۶۵۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۰

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت»-26
در اوایل سال 1360،یعنی دومین سال اسارت ما در اردوگاه شماره یک موصل، یک روز فرمانده اردوگاه اعلام کرد که هر کسی قالی بافی می داند، خود را به مقر فرماندهی معرفی کند. البته فرمانده اردوگاه – سرهنگ فیصل- از افسران خشن بعثی بود، لذا در چنین مواقعی دستور فرمانده توسط اسرا تجزیه و تحلیل می شد.
کد خبر: ۴۶۵۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 25
به مرور زمان، تجربیات مانسبت به واکنش هایمان در مقابل عراقیها بیشترمی شد و در خیلی از موارد دشمن را به زانو در می آوردیم. یکی از این موارد نماز جماعت بود. بدین صورت که به خاطر مشکوک نشدن عراقیها، ابتدا نمازهای جماعت را 2 تا 4 نفره برگزار می کردیم.
کد خبر: ۴۶۵۶۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -24
هنگام سحر، برای خوردن سحری برخاستم تا غذا بخوریم و روزه بگیریم، ولی عراقیها متوجه شدند و به محض اطلاع، ما را به باد کتک گرفتند. با این حال، همه روزه گرفتیم.
کد خبر: ۴۶۵۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۶

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت»-23
یکی از خاطرات من درباره نماز جماعت، مربوط به آخرین روز اسارت است. آن روز وقتی متوجه شدیم که ظهر شرعی فرا رسیده، پتوهای داخل آسایشگاهها را در وسط حیاط پهن کردیم.
کد خبر: ۴۶۵۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 22
یکی از اسرا که پایش قطع شده بود، نیمه های شب از خواب بیدار می شد و بالشی جلوی خود می گذاشت و بعد مهر خود را روی آن قرار می داد و به صورت نشسته، مشغول خواندن نماز شب می شد.
کد خبر: ۴۶۵۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 20
عراقیها مقررات خاصی را در اردوگاه وضع کرده بودند. یکی از این مقررات این بود که هیج کس حق نداشت از ساعت 10 شب به آن طرف بیدار باشد. به همین دلیل اگر کسی تخلف می کرد، سرباز عراقی نام او را می نوشت و فردای آن روز، وی را به زندان می بردند و حسابی کتک می زدند.
کد خبر: ۴۶۵۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱

مریم برادران ـ نویسنده حوزه دفاع مقدس ـ در برنامه «شب روایت» به موضوع روایت‌های همسران شهدا می‌پردازد.
کد خبر: ۴۶۴۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 19
با صدای سوت مخصوص، همگی در مقابل آسایشگاه جمع شدیم، اما این بار قضیه گرفتن آمار نبود و گویا می خواستند وسایلمان را تفتیش کنند. آن روز کار بازرسی وسایل آن قدر به طول انجامید که با اذان ظهر مصادف شد. سپس از هر آسایشگاه یک نفر برخاست و هر ده نفر- به تعداد آسایشگاهها- شروع به گفتن اذان کردند، اما سربازان عراقی وارد عمل شدند تا بلافاصله صدای موذنها را خاموش کنند.
کد خبر: ۴۶۳۷۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 18
درغروب یکی از روزهای پر دغدغه اسارت، در اتاق تبعیدگاه شروع به گفتن اذان کردم. این اتاق در گوشه اردوگاه موصل 4 (3 قدیم) قرار داشت و معمولا افراد مشخصی- که بیشتر روحانی بودند- در آن زندانی می شدند.
کد خبر: ۴۶۳۷۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 17
او دستهایش را از پنجره بیرون برده تا با گرد و خاک لبه بیرونی پنجره تیمم کند، اما درهمین لحظه نگهبان عراقی سر می رسد و آن صحنه دردناک شکل می گیرد.
کد خبر: ۴۶۳۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 16
یکی از حیله های دشمن برای اذیت و آزار ما این بود که سهمیه آب را آن قدر کم می کردند تا قادر به وضو گرفتن و انجام طهارت نباشیم. عراقیها ما را – که حدود 150 نفر بودیم – از ساعت 4:30 بعد از ظهر تا 8 صبح روز بعد در داخل آسایشگاه حبس می کردند و برای این تعداد، تنها 6-5 حلب آب در نظر می گرفتند. به همین دلیل ما آب را سهمیه بندی می کردیم تا با مشکلات کمتری مواجه شویم.
کد خبر: ۴۶۳۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۰