شهید دی ماه
شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۳
شهید محمد جعفر جهانگیرزاده قمی فرزند ابوالفضل در سال 1349 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 4/10/65 در عملیات کربلای 4 در منطقه بوارین بر اثر ترکش به پهلو به درجه شهادت نائل و به لقاءالله پیوست.

 

                                       الموت فی حیاتکم مقهورین الحیاۀ فی موتکم قاهرین

به درستی که کسانی که به این دنیا دل بسته اند مرگ پایان زندگی آنان است اما برای مجاهد فی سبیل الله مرگ پایان نیست بلکه آغاز است

به نام خدا به نام او که همه چیزم از اوست؛ به نام او که زندگیم در جهت اوست؛ به نام او که زنده به اویم؛ به نام او که از اویم؛ شدنم در جهت اوست؛ بودنم از اوست و رفتنم از اوست. یادم اوست؛ جانم اوست؛ معشوقم اوست؛ معبودم اوست؛ مقصدم اوست و مرادم اوست؛ امیدم اوست. احساسش می کنم با ذره ذره وجودم با تمام سلولهایم احساس می کنم ولی نمی توانم بیانش کنم.

می گویند وصیت نامه ای بنویسید. الان متحیرم که چه بنویسم و چگونه بنویسم. خدایا یاریم کن آیا کسی که در قعر گناه است و در منجلاب گناه گیر کرده است برای شما چه بنویسد؟ خدایا از گناهانم در گذر.

خدایا مستضعفین جهان را بر مستکبرین پیروز فرما تا مستضعفان خود سرنوشتشان را به دست بگیرند. حضرت باری تعالی وضعیت مارا تغییر نمی دهد مگر اینکه خود تصمیم بگیریم و اراده کنیم که با عزم راسخ و استوار راه علی و صراط مستقیم را انتخاب نماییم. پروردگارا من به خود می بالم که سرباز اسلام هستم. سرباز امام زمان و در ارتش حکومت اسلام خدمتگزارم. به من توانایی ده که بتوانم آرمانهای حکومت اسلامی را در حدود اختیارات  و وظایف خودم در سپاه امام زمان به انجام برسانم. افسوس که یک جان بیشتر ندارم تا در راه نائب امام زمان و راه اسلام که راه بر پا شدن حق و عدالت است هدیه نمایم. خدایا تشکر می کنم که تو این نعمت را به من دادی که بتوانم در راه تو و اهداف حکومت اسلامی لذتها و محبت های دنیوی را فراموش کنم و فقط راه تو را در نظر داشته باشم.خدوندا من چگونه می توانم از عهده شکر تو درآیم؟

حال برویم سر اصل مطلب. با سلام بر امام امت. امامی که مارا از حیوانی دو پا در زمان حکومت طاغوتیان (انسانی حیوان نما) به انسانی که دارای انسانیت، شرف، معنویت و کلا به مفهوم معنوی انسانیت رسانید.

و با سلام بر شهیدان که با خونشان این نهال نو پا را که توسط پیامبر اکرم که در 1400 سال پیش نشانده شده بود و در این برهه به دست امام رسیده بود آبیاری کردند و با سلام بر امت شهید پرور که با تربیت فرزندانی که خاص این انقلاب هستند در امر بارور شدن این نهال نقش به سزایی داشتند.

اکنون پیامی دارم که به امت شهید پرور عرض میکنم هر چند کوچکتر از آنم که پیامی به شما ملت بدهم ولی بر حسب تذکر نوشته ای به وصیت نامه ام اضافه می کنم.

اولا که ملت باید همیشه دنباله روی رهبر باشند و پشت امام را خالی نکنند زیرا در این زمان امام ما نقش پیامبر گونه ای دارد. ثانیا با بعضی کارهای خود دل امام را نشکنند و خون شهدا را پایمال نکنند.  

حال با عرض سلام خدمت پدر و مادر عزیزم چند نکته را به آنها متذکر می شوم:

این را به پدر و مادرم می گویم که اگر خدا توفیق شهادت نصیبم کرد. در نبود من زاری نکنید چون مقام شهید چنان والاست که خدا در قرآن می فرماید: " و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لا تشعرون "

مگویید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و لکن نمی دانید.

آیا انسانی که عاقبتش مرگ است و این شتری است که در خانه همه می خوابد آیا بهتر نیست که مرگ با عزت را برگزیند؟ آیا ما که دم از حسینی بودن میزنیم نباید همچون آقا اباعبدالله در مقابل ظلم بایستیم حتی که این ایستادگی و مقاومت جانمان تمام شود و من با استمداد از خداوند توانستنم این راه را برگزینم که انا لله و انا الیه راجعون.

من از شما پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم که مرا اینچنین بار آوردید و عشق حسین را در سینه ام جای دادید. پدر و مادرم اگر خدا به من توفیق داد و جان ناقابلم را هدیه به پیشگاهش کردم ناراحت نباشید و صابر باشید که خدا در قرآن می فرماید: یا ایها الذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلوۀ ان الله مع الصابرین.

ای کسانی که ایمان آورده اید یاری جویید به صبر و نماز به درستی که خدا با شکیبان است.

وقتی ناراحتی به شما خیلی فشار می آورد به نماز روی آورید و به ذکر خدا باشید که " الا بذکر الله تطمئن القلوب"

به درستی که دلها به یاد خدا آرام می گیرد.

پدر عزیزم هیچ می دانی که می توانی سرت را بالا بگیری و بگویی من در راه خدا و اسلام و امام زمان شهید داده ام. پدر فقط یک توصیه دارم که برایم دعا کنید که شاید به واسطه دعای شما خدا از گناهانم درگذرد. مادر عزیزم من در حق تو پسری نکردم در حالی که تو حق مادر ی را برای من به جا آوردی. به هر حال ان شاءالله خداوند به تو پاداش بدهد. مادر یک بار دیگر به برادرم بگو فقط یک چیز در دنیا دنبالش بگردد و آن دین مقدس اسلام است

پدر و مادر عزیزم می دانم غم از دست دادن من برایتان مشکل است ولی پدر و مادرم عمر دنیا کوتاه است و بالاخره آدمها یک روز آمده و یک روز می رود. چه بهتر که مرگ، شهادت در راه خدا باشد. مادر عزیز و پدر گرامیم از زحماتی که برایم در طول سال کشیده اید تشکر می کنم و از خدای بزرگ می خواهم جایگاهی در بهشت به شما عنایت کند. اما پدر جان و مادر جان آخرین حرفم این است که اگر به مکه مشرف شدید یا به مشهد رفتید یا امام زمان را دیدید به مهدی بگویید پسر ما هم در بیابانهای گرم خوزستان دنبالت می گردد و سلام مرا به او برسانید. چقدر شهادت شیرین است.

پدر و مادر عزیزم من نه به کسی بدهکار و نه بستانکار هستم. فقط به خدا بدهکار هستم و آن خداست که نتوانستم که آنطوری که باید و شاید است او را عبادت کنم.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده