شهید بهمن ماه
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۱
شهید سید محمد بنی هاشمی در سال 1344 در نوبهار دیده به جهان گشود. او در تاریخ 26/11/65 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه در حین نبرد سپاهیان توحید بر کافران بعثی صدام بر اثر اصابت ترکش به ناحیه گردن و پا به درجه رفیع شهادت نائل و به لقاءالله پیوست.

 

بسمه تعالی

 

 به نام خدا، به نام آن كه سراسر وجودمان از آن اوست و بازگشت همه به سوي اوست و با درود فراوان به پيامبران راه حق و حقيقت و ائمه هدي سلام الله عليه، اين يكه تازان ميدان جهاد شهادت و اسوه شهامت و شجاعت. و با درود و سلام بيكران بر حضرت بقيه الله اعظم يگانه منجي عالم بشريت، و نايب بر حقش رهبر كبير انقلاب امام خميني و با درود و سلام بر تمام شهيدان گلگون كفن اين مشعل داران تاريخ بشريت.

در حالتي كه الطاف خداوندي شامل حال اين بنده حقير گشته و به من توفيق اين امر مهم را عنايت فرموده كه به دانشگاه مقدسش رهسپار گردم و به ريسمان او كه تنها وسيله نجات بشر از ظلم و جور ستمكاران است دست يابم. لذا در صدد برآمدم كه در آخرين لحظات عمرم چند نكته اي را به دوستان عزيزم گوشزد نمايم، باشد كه بدين طريق رسالت خود را انجام داده باشم. برادران عزيز اين آخرين پيام من، گوياي خواستهاي به حق من است پس بنابراين از شما خواهانم كه آن را به دقت بخوانيد و آن را آويزه گوشتان نماييد. خلوص خود را هميشه حفظ كنيد. زيرا تنها توشه اي كه ما مي توانيم از اين دنياي فاني و بي وفا ببريم همين انگيزه هاي ما هستند. همين انگيزه اعمال و نيات هستند، و اكنون براي آن كه به هدف عالي خود برسيم بايد با اعمال و نيت خود توشه اين راه پر خطر را فراهم كنيم. اما چگونه؟ اين جاست كه ديگر بايد خودت هدفت را انتخاب كني و بايد مواظب باشي هدفي را انتخاب كني كه ارزش انتخاب را داشته باشد. هدفي را انتخاب كني كه فردا كه به سوي معبودت رهسپار گشتي خجالت نكشي و خوشحال و سربلند باشي. پس كمي فكر كن كه چگونه مي توانيم اين طور باشیم و چگونه مي توانيم توشه اين راه را فراهم نماييم ؟ آيا جزء اين كه امروز با اعمال و رفتارمان بايد دين خدا را به هر نحوي كه شده ياري كنيم و يا آيا غير از اين كه بايد امروز پيام خون شهيدانمان را به گوش هر آزاده اي كه در هر كجاي جهان است برسانيم و يا آيا غير از اين كه امروز بايد نداي مظلوميت ملت مستضعف و مسلمانمان را به گوش جهانيان برسانيم و يا آيا بالاخره غير از اين كه بايد هميشه در پي اجراي قوانين الله و قرآن مجيد باشيم راهي ديگر جهت برداشت بيشتر از اين دنيا غدار هست ؟ نه.

 اما چگونه مي توان به اين مقصود رسيد؟ چگونه مي توان به اين اهداف الهي دست يافت؟ با خودسازي و تهذيب نفس و به دست آوردن تقوي، علم، آگاهي و براي به دست آوردن اين گوهرهاي گران قيمت هميشه بايد به اين فكر باشيم كه چه بوده ايم و اكنون چه هستيم و فردا چه خواهيم شد و به كجا خواهيم رفت و بالاخره هدفمان از اين آمدن و رفتن چيست.

برادران عزيز در حالي كه هر روز استكبار جهاني براي رسيدن به اهداف شومشان به وسيله سازمان هاي جهنميشان ( سيا ، كا . گ . ب . موساد و ... ) مي كوشند تا طرح جديدي را براي بهتر مكيدن خون مظلومان جهان بدهند . بر من و تو است كه بايد به دست آوردن تقوي ، هوشياري ، علم و آگاهي بر جهل و تاريكي ( كه حاصل دست رنج اين جنايتكاران گرگ منش است ) پيروز شويم و با يك دست تارهايي را كه اين عنكبوتيان غرب براي فشردن گلوي مظلومان طنيده اند پاره كنيم و با دست ديگر از طنيدن تارهاي جديدشان جهت پيشبرد اهداف ننگينشان جلوگيري كنيم. كه اين هم جز با دقت انديشي و اتحاد و خيرخواهي امكان ندارد. پس بياييد تا آستين ها را بالا زنيم و در كنار شهيدانمان اين مشعل داران تاريخ بشريت نگذاريم كه استعمارگران در راههاي گوناگون ( بي اعتباركردن افراد نسبت به يكديگر بر مسئله جزئي، حسدورزي ها، كينه ورزي ها و .... ) مغزهايمان را كه سرشار از استعداد و خلاقيت خدادادي است بربايند.

پس بياييد تا با يكديگر متحد شويم و هر لحظه دم تيغ شوم و تهاجم استعمارگران و ابر جنايتكاران قرار نگيريم. كه قرباني جنايات اين دردمنشان گرديم و سرمايه داران ( اين از خدا بي خبران ) به اصطلاح حقوق بشر براي چندمين بار با استخوان هاي شكسته شده و اندامهاي قطعه قطعه شده ما و هزاران انسان آزاده و بي آزار مانند ما بار ديگر طاق نصرت حقوق بشر را آذين ببندند و در پناه آن به سودجويان و فرصت طلبان فرصت دهند تا آن ها ثروت هاي الهي ملل محروم را به يغما ببرند. به هر حال برادران اگر روزي شما در پي به دست آوردن تقوي، آگاهي و علم گشتيد و پرده هاي ظلم و جهل را كنار زديد و دست از اين غرض ورزيها و كينه توزيها و حسدها و .... برداشتيد و دنباله رو ولايت فقيه ( سلاحي كه همواره پشتيبان انقلاب اسلامي ما هست  ) شديد و قصد خدمت به اين مردم محروم و مسلمان شهيدپرور را نموديد ديگر هيچ احدي با هيچ سلاحي نمي تواند به شما ضربه بزند و آمريكا و شوروي و ساير ابر جنايت كاران نيز به قول امام عزيزمان هيچ غلطي نمي توانند بكنند. ( همان طوري كه تا به حال نتوانسته اند بكنند ) چون كه اين اعمال حسنه شما قدرت هاي كاذب آن ها را در دنيا رو خواهد كرد و ساير ملل مستضعف خواهند فهميد كه نبايد اسير اين جنايت كاران بشوند و مي فهمند كه قدرت در بمب اتم نيست، قدرت در فلان ناو جنگي نيست. قدرت در ايمان است، قدرت در اعتقاد است، قدرت در مكتب است. در مكتبي كه هر يك از پيروانش را از كوه استوارتر و از شمشير برنده تر خواهد كرد، نمونه بارز آن شهيد آيت الله غفاري ( ره ) است كه گويا آن را رژيم پهلوي لعنت الله عليه آن را در روغن داغ سرخش مي كنند اما صدايش در نمي آيد. كدام آمريكايي، كدام اسرائيلي و كدام ... قدرت چنين استقامتي را دارند. مگر شاه ژاندارم منطقه نبود و نمونه كلي آن خود جريان انقلاب به رهبري امام عزيزمان مگر ملت وحي داشتند .

نمونه ديگر جنگ شوروي و افغانستان ( كه خجالت هم نمي كشند ) با ملت افغانستان. البته اين بدين منظور نيست كه اسلحه به درد نمي خورد، چرا اسلحه به درد مي خورد منتها بايد ديد به وسيله چه كسي ( يك شخص با ايمان آن را به كار مي برد يا يك شخص كافر يا مشترك ) آن را به كار مي برد. اسلحه به درد مي خورد در صورتي كه با ايمان توام باشد. باري به هر حال برادران گراميم، ما مي رويم و اگر اسلام عزيزمان هنوز در اين بهار انقلاب احتياج به آبياري جهت احياي قوانينش داشته باشد جان خود را كه بهترين امانت است از خداوند در پيش ما آن را به خودش اهداء مي كنيم و با خونمان نهال آزادي را براي اجراي قوانينش در دل انقلاب مان مي كاريم. اما شما مي مانيد با كوله باري از مسئوليت ها و انبوهي از دردها و مصيبت ها و گرفتاري ها، زمان و مقام خود را بشناسيد و درست انجام وظيفه كنيد و به اين فكر نباشيد كه برادران ما رفتند و شهيد شدند. ما هم درس را، دانشگاه را و دبيرستان را رها كنيم و برويم ( البته زماني كه درس خواندن بر جبهه جنگ مقدم باشد ) نه مسئوليت شما سنگين است بمانيد و درستان را بخوانيد، جامعه به شما احتياج دارد. شما پاسداران فكري اين سرزمين هستيد.

از شما برادران عزيزم مي خواهم كه هميشه در كنار روحانيت و امام و ياران حقيقي او در سنگر اسلام مبارزه كنيد و هيچ وقت تسليم دشمنان اسلام و قرآن نشويد و در اين راه از كتاب جاويدان خود، قرآن مجيد كه پناهگاهي است محكم براي دردمندان استفاده كنيد.  

برادران عزيز بار ديگر سفارش مي كنم مبادا كه از روحانيت جدا شويد كه امروز روز نگراني ملت ما نيست و روز عيد دشمنان ما، چون آن ها از روحانيت مي ترسند و شايد يكي از علت هاي اصلي كه روحانيون ابتدا دم تيغ دشمن قرار مي گيرند اين باشد كه آن ها نسبت به اسلام از همه مردم آگاهتر هستند و آن ها هستند كه مردم را بر عليه دشمنان دين و مملكت مي شورانند و اين كه تا به حال هيچ گونه سازشي با بيگانگان نداشته اند و پاي هيچ قرارداد و ساخت و پاختي را با دشمنان اسلام و مسلمين امضاء نكرده اند و هميشه اسلام و سرنوشت ملت مسلمان كشورشان برايشان از هر قراردادي با بيگانگان مهم تر بوده است و در پايان از شما مي خواهم كه بيشتر از اين ها به قرآن و ديگر كتب اسلامي اهميت بدهيد. مواظب جريانات و حوادثي كه در كشور رخ مي دهد باشيد و به سخنان امام امت گوش فرا دهيد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

به اميد پيروزي رزمندگان غيور و دلاور ايران زمين و به اميد روزي كه حق مظلومان جهان از ظالمان گرفته شود و اينك سخني با خانواده ام

پدر و مادر عزيزم در حالتي كه در حال هجرت هستم و به ديار معشوق مي روم آخرين پيامم را به عنوان وصيت نامه براي شما بر روي كاغذ مي آورم. سلام و درود خداوند بر شما باد: پدر و مادر گراميم از اين كه بعد از خداوند متعال شما تنها كساني بوده ايد كه در هر لحظه زندگيم مرا ياري نموديد و در اين مدت كوتاه عمرم براي من رنج ها و مشقت هاي فراواني را متحمل شده ايد از شما تشكر مي كنم و از خداوند متعال خواهانم به شما صبر مرحمت بفرمايد و از اين كه تا به حال نتوانستم براي جبران حداقل، مقداري از زحمات شما تلاش و كوشش كنم معذرت مي طلبم اميدوارم كه مرا ببخشيد. باشد كه خداوند همه ما را ببخشد. ان شاء الله

پدر و مادر عزيزم من امانتي بوده ام از طرف خداوند نزد شما و از اين جهت خوشحالم كه شما از اين امانت خيلي خوب نگهداري كرده ايد و درست در موقع و در زمان مناسبي اين امانت را به صاحبش تحويل داده ايد. انگار كه ساليان سال منتظر چنين فرصتي بوديد كه اين گونه ايثار كنيد و من به خاطر اين دقت انديشي و هوشياري تان به شما پدر و مادر عزيزم و ساير خانواده هاي شهداء و ملت قهرمان ايران كه اين گونه فداكاري مي كنند تبريك عرض مي كنم. باشد كه خداوند همه قربانيان را و هم چنين اين قرباني را از خانواده ما به درگاه يكتايش قبول بفرمايد.

پدر و مادر عزيزم و هم چنين برادران و خواهران مهربانم از شما مي خواهم كه بعد از شهادت من مانند كوه استوار و ثابت قدم باشيد و در شهادتم گريه نكنيد كه نشانه سستي و ضعف و دشمن شادكن است. شاد باشيد از اين بابت، خوشحالي كنيد كه من چون ساير شهداي عزيزمان با تازه عروسي به نام شهادت ازدواج كردم. مبادا كه شهادت من شما را از هدفتان بازگرداند . چرا كه هدف بالاتر از اين هاست كه به خاطر چنين حادثه كوچكي از آن باز بمانيم. همواره پشتيبان ولايت فقيه و ياران با وفا و حقيقي امام امت و روحانيت مبارز باشيد و در اجتماعات ( نماز جمعه و .... ) شركت كنيد. به ديدار معلولين و مجروحين در بيمارستان ها برويد و نگذاريد آن ها احساس تنهايي بكنند.

بيشتر وقتتان را صرف عبادت و خواندن قرآن بنماييد. با خانواده هاي شهدا رفت و آمد داشته باشيد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته سيد محمد بني هاشمي   8/4/1362

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده