شهید ناصر عبدالحسینی: برای پایداری دین به جبهه می روم
بسم الله الرحمن الرحيـــم
اياك نعبد و اياك نستعين : خدايا تو را مىپرستيم و از تو يارى مىجوييم
اينجانب ناصر عبدالحسينى فرزند علىحسين داراى شناسنامه 1 تاريخ تولد 1344 بنا بر تكليف شرعى و الهى به جبهه جنگ حق عليه باطل مىروم .
خداوندا براى پايدارى دين تو به جبهه مىروم در حاليكه ابرقدرتها به سركردگى شيطان بزرگ و اسلحههاى جديد و مدرن خود را مىسازند و بهمبهاى خود را بر روى سر مردم ستمديده مىريزند و آنها را مىكشند . اما ما اسلام داريم، شهادت برايمان درسى است كه اين اسلحههاى مدرن آمريكا و جهانخواران را شكست مىدهد.
پدر و مادر عزيزم از اينكه به جبهه مىروم هيچگونه ناراحتى ندارم . به شرطى كه مرا هم يارى نماييد و زمانى كه من شهيد شدم گريهاى براى من نكنيد . صبر انقلابى شما مشت محكمى است بر دهان ابرقدرتهاى شرق و غرب . اكنون وصيتنامه خود را اعلام مىدارم:
1- معتقد به يگانگى خدا
2- معتقد به دين اسلام و پيرو محمد (ص) و كتاب آسمانيش قرآن و به امامت حضرت على (ع) و يازده فرزندش
3ـ معتقد به كليه احكام و دستورات الهى و قوانين اسلامى
4- معتقد به اصول پنجگانه دين و فروع آن
5- معتقد به نظام جمهورى اسلامى ايران و به رهبرى حضرتآيتالله العظمى الامام خمينى.
برادرانم، پدرم، مادرم، خواهرانم بنا بر وظيفه شرعى خود به جبهه مىروم، چون كشور ما از هر سو مورد تهاجم ابرقدرتهاى شرق و غرب و دشمنان است. از شما پدر و مادر گرامى، برادران و خواهران عزيزم تقاضامندم زمانى كه به درجه رفيع شهادت رسيدم هيچگونه نگرانى نكنيد. دوست دارم گريه نكنيد و از كليه همشهريان، دوستان، آشناييان، فاميلان خود حلاليت طلبيده. مادر، پدر، خواهران و برادران گرانقدر و عزيزم در خاتمه بايد يادآورى كنم كه در راه من سنگلاخهايى وجود داشت و من با صاف كردن اين سنگلاخها به جبهه خواهم رفت و شهيد خواهم شد . هميشه بخاطر داشته باشيد و در كارتان، راهتان اين شعر را بخوانيد و درس بگيريد:
شمع محفل شاهان شدن ذوقـــى نــدارد اى خوشا شمعى كه روشن مىكند پروانهاى را
از شما عزيزان مىخواهم دنبال خط اسلام و قرآن و پيرو خط خمينى كبير اين بتشكن جهان باشيد . همگى شما را به خدا مىسپارم و دعاگوى شما هستم . دعاگوى من باشيد.
(والسلام على من اتبع الهدى - ناصر عبدالحسينى)
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم