شهید جلال تفقدی افوشته و سفر مکه
بسم ربّ الشّهداء
و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
در سال 1340 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. 9 ساله بود که مادرش را از دست داد و با پدر و نامادری زندگی میکرد. نامادریش مانند مادر بود آنقدر صمیمی بودند که به ایشان آبجی میگفت. نامادریشان میگفت جلال خیلی اخلاقش خوب بود بعد از شهادتش خیلی به خواب من آمده و مرا چندین بار به مکه برده است. یادم است همسایهمان میخواست برود مکه رفتم برای خداحافظی وقتی آمدم خانه کلی گریه کردم و خوابیدم جلال آمد به خوابم گفت چرا داری گریه میکنی گفتم دلم مکه میخواهد گفت خودم میبرمت مرا سوار هواپیما کرد و در تابوت خودش گذاشت و از آسمانها گذشتیم و رسیدیم مکه مرا طواف دور خانه خدا داد به مدینه مسجد رسول اکرم برد. تمام کارهای یک حاجی را انجام دادم سپس مرا با همان هواپیما آورد به خانهمان.
یک بار دیگر هم موقع مکه بود و من ناراحت بودم کلی لباس احرام برایم آورد و گفت اینها را عوض کن که میخواهیم برویم وقتی به یک آیت الله خوابم را گفتم گفت مکهات قبول شده مثل این است که شما حاجی شدهاید. شهید در عملیات بیت المقدس به دست دژخیمان بعث عراق به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید. از زمان پدرش جلال در خانۀ مستضعفی به دنیا آمد. او یکدانه فرزند پسری است که بین 4 فرزند دختر دیگر زیست نمود. او در اوایل انقلاب که در سن 12 سالگی بود فعالیت چشمگیری بر علیه فرعون زمان محمدرضای پهلوی آغاز نمود. تمام جوانان خیابان خاکفرج را به مبارزه خیابانی میکشاند و شب و روز آرام نداشت.
او بسیار مکتبی و به امام خمینی عشق میورزید او دارای اخلاق اسلامی بود و تمام دوستان او از اخلاق پسندیدۀ او تجلیل میکردند. در کارهای برقی و الکتریکی مهارت داشت و بکار تعمیرت یخچال اشتغال داشت. جلال مادر نداشت او به سن کودکی مادرش را از دست داده بود. تمام اسرار خود را با خواهرش در میان می گذاشت. جلال سعی داشت پدر و زن پدر خود را راضی نگهدارد. جلال در زمان ریاست جمهوری بنی صدر پس از بروز خیانتهای او مخالفت میکرد و سعی داشت دوستان را از خیانتهای او مطلع سازد. جلال در بسیج سپاه پاسداران مسجد رسول اکرم 20 متری دکتر بهشتی «حنیف نژاد» مشغول پاسداری از انقلاب و امنیت شهر قم بود. جلال اعزام به جبهۀ حق علیه باطل شد و گویا با خواهران خود اظهار نموده بود من با عراقیها میجنگم یا پیروز میشوم و یا شهید میشوم یکی از این دو.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم