با رفتنش به بسیج و نزدیک شدن به سن تکلیف دیگر نمازش ترک نمی شد. به مسجد می رفت و نماز را به جماعت می خواند. یکی از اتاق های خانه را هم مخصوص خودش کرده بود. درس می خواند و گاهی هم تنهایی خلوت می کرد. این اواخر نماز شب هم می خواند.
به مناسبت بزرگداشت دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی - مراسم گرامیداشت یاد شهدا استان سمنان
به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید «محمدعلی مشهد»، خاطرهای از همرزم این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود. این خاطره از کتاب «تشنه دیدار»؛ خاطراتی از شهید «محمدعلی مشهد» به قلم حسن جلالی و سکینه صرفی، اقتباس شده است.
در عمليات کربلاي 5 امام خميني(ره) گفتند: «حسيني بجنگيد»؛ اين جمله چنان نيرويي به رزمندگان و مجروحان اين عمليات داد که دوباره به صحنه مبارزه برگشتند و حماسهاي ماندگار از خود بر جاي گذاشتند.
ای امام! اگر من هزاران جان میداشتم، در راه تو فدا میكردم. هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خداوند از قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود بهتر نیست. شهادت تزریق خون به پیکر اجتماع است.
برادر شهید «عسکری رضاکاظمی» نقل میکند: «دعا و ذکرش هم زبانزد دوستان بود. گاهی فانوس را با خود به داخل همان قبر می برد و نورش را آنقدر کم می کرد که بتواند دعا بخواند.»