خاطرات دفاع مقدس - صفحه 6

خاطرات دفاع مقدس
برگی از خاطرات؛

دشمنان را غافل‌گیر و به عقب‌نشینی وادار کردیم

«طبق نقشه هوشمندانه فرماندهان، دشمنان بعثی را غافل‌گیر و پس از ساعت‌ها درگیری و جان‌فشانی بسیجیان جان‌برکف توانستیم آن‌ها را به عقب‌نشینی وادار کنیم و منطقه را از لوث وجودشان پاک کنیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس «حسین شمس‌دوست» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات «مریم قزوینی»؛

من و دوستانم جهت آبادانی کشور وارد جهاد سازندگی شدیم

«بعد از انقلاب تدبیر اکثر مردم حامی امام، ایثارگری و پیش‌قدم شدن در جهت آبادانی کشور بود بر این اساس سال ۵۸ من و دوستانم وارد جهاد سازندگی شدیم ما فعالیت خود را با تشکیل کلاس اصول عقاید آغاز کردیم ...» ادامه این خاطره از زبان «مریم قزوینی» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
خاطرات شهید

مهربانی یک شهید، مانع کشتن سرباز عراقی شد

نوید شاهد بوشهر به مناسبت سالروز شهادت شهید «اسماعیل دشتی» خاطرات این شهید را از زبانش همرزمش «شکرالله پی خسته» منتشر می کند.

نارنجک به آهنی پنجره برخورد کرد و به وسط اتاق برگشت!

«شهید قنبری که هنوز مشغول جابه‌جایی پیم نارنجک خود بود نارنجک در حال انفجار مرا با یک دست برداشت و از پنجره رو به سمت محوطه و ایوان پایگاه (منطقه بی‌خطر) پرتاب کرد، اما نارنجک به آهنی پنجره برخورد کرد و به وسط اتاق برگشت! ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
مادرم برای مجروحیتم دلداری‌ام می‌داد
خاطرات جانباز دفاع مقدس:

مادرم برای مجروحیتم دلداری‌ام می‌داد

سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان مجروح شدم، وقتی مرا به بیمارستان برای مداوا بردند به دلیل مسافت طولانی که با شهر خود داشتم، مادرم برای صحبت با من، با بیمارستان تماس گرفت. منتظر شنیدن صدای غمگین و گریان او بودم، اما یکباره همه چیز تغییر کرد... برای شنیدین خاطرات این جانباز عزیز در ادامه خبر کلیپ را ببینید.
خاطرات شفاهی والدین؛

سینه زنان به استقبال پیکر فرزندم رفتم

مادر شهید علی شرفی گفت: وقتی که خبر شهادت علی را دادند، سینه زنان خود را به میدان فرشید رساندم و در پیشاپیش دسته عزاداران حرکت کردم.

اسم گروه از هم پاشیده شده‌مان را «فجرِ انقلاب» گذاشتیم

کتاب «یادگاران انقلاب» بر اساس خاطرات «دکتر نور احمد لطیفی» به قلم «مصطفی محمدی» نوشته شده و توسط نشر شاهد منتشر شده است. خاطره «گروه فجر انقلاب» از این کتاب را در ادامه می‌خوانیم.

چمران، دوست خوب من!

کتاب «پاوه سرخ» زندگی‌نامه داستانیِ شهید دکتر مصطفی چمران است. داستان «قهرمان» که به فعالیت‌های سیاسی شهید در کشورهای آمریکا و لبنان، بازگشت به وطن پس از 21 سال و قبول منصب وزارت دفاع و نمایندگی مردم تهران در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و. . . می‌پردازد را می‌خوانیم.
خاطرات شفاهی پدر شهید «علی زینعلی»؛

علی جبهه می رفت و در کشاورزی هم کمک من می کرد

محمدتقی زینعلی پدر شهید "علی زینعلی" در خاطرات جبهه رفتن او برایمان گفت: «علی سربازی را به جنوب رفت و برگشت کشاورزی را کمکم کرد و بعد از آن به جبهه غرب رفت. چندبار به جبهه رفت و آمد و در نهایت در جزیره مجنون به شهادت رسید و چند ماهی مفقود بود.»
خاطرات شفاهی/مادر شهید «پرویز متقی»؛

پرویز دیگر از ما نیست و باید اجازه بدهیم برود جبهه

مادر شهید پرویز متقی از خاطرات رضایت گرفتنش بر جبهه می‌گوید: «پرویز یک شب به من گفت مادر، من نمی توانم شب را راحت بخوابم درحالیکه دوستانم برای دفاع از وطن به جبهه رفته‌اند و خیلی از آنها شهید شده‌اند.»

فیلم/ ناگفته‌هایی از ایثار خلبانان هوانیروز در دوران دفاع مقدس

30 آبان 1359 خلبانان «محمد علی حسینیار و حسن نوری زاده» با پرواز در دل آتش دشمن اقدام به نجات خلبان های هلیکوپتر تیم خود می‌کنند. ماجرای این ایثار را از زبان سرهنگ خلبان حسینار بشنوید.
روایتی از جنگ و دفاع نرم در «خاکریز دوازدهم»

روایتی از جنگ و دفاع نرم در «خاکریز دوازدهم»

کتاب «خاکریز دوازدهم» در تابستان 1393با شمارگان 1000 نسخه به قلم "دکتر علی‌رضا حیدری نسب" به چاپ رسید.
خاطرات شفاهی رزمندگان ؛

شهید زین الدین اولین فرمانده لشکر 17 علی ابن ابیطالب

نوید شاهد - داود محمدی فرمانده گردان روح الله و از همرزمان شهید مهدی زین الدین که خاطراتی از نحوه آشنایی با این شهید بزرگوار و نحوه اطلاع از خبر شهادت ایشان می گوید: «هرگاه رزمندگان احساس خستگی می کردند، شهید زین الدین با یک سخنرانی و یا حضور در بین آنها، نیرو و اراده آنها افزایش می یافت.»
جانباز کیایی از شهید «سیدمحمد ابراهیمی» روایت می کند؛

«میهمانی بهشتی» / بخش اول

نوید شاهد - جانباز «عباس کیایی» از راویان دوران دفاع مقدس است. او در روایت از «شهید سیدمحمد ابراهیمی» چنین می‎نویسد: «فهمیدم که میهمانی از میهمانان بهشت در کنارم ایستاده است. بوی معطری داشت. از همنشینی و مجالست با او خیلی لذت بردم. دوست داشتم به او بگوییم اگر رفتی و به معشوقت رسیدی؛ اگر دوستان و هم‎رزمانم که در عملیات‎های گذشته شهید شدند؛ سلام گرم مرا برسان که بی‎قرارشون هستم.»

کارنامه «اردوگاه شهدای تخریب» منتشر شد

نوید شاهد - کتاب «اردوگاه شهدای تخریب» کارنامه عملیاتی و ماموریت‌های پاکسازی گردان تخریب قرارگاه کربلا توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد.
معرفی کتاب/

«حکایت همچنان باقیست»؛ روایتی از پیشکسوتان جهاد و شهادت کردستان

نوید شاهد – کتاب «حکایت همچنان باقیست» اثر رضا رستمی، توسط انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

انیمیشن چند قدم مانده به تو | این قسمت سجده طولانی

نوید شاهد - انیمیشن ۷۲ قسمتی «چند قدم مانده به تو»، سری پنجم از مجموعه "چند ستاره تا بهشت" است که با رویکردی متفاوت به خاطرات ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد. نوید شاهد این انیمیشن را برای علاقمندان منتشر کرده است.

انیمیشن چند قدم مانده به تو | این قسمت در محراب نماز شب

نوید شاهد - انیمیشن ۷۲ قسمتی «چند قدم مانده به تو»، سری پنجم از مجموعه "چند ستاره تا بهشت" است که با رویکردی متفاوت به خاطرات ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد. نوید شاهد این انیمیشن را برای علاقمندان منتشر کرده است.

۱۳ سال مفقودالاثرى، مزد کارمندى که همراه شهدا تا بهشت بود

نویدشاهد- پاسداشت مقام کارمندان به ویژه آنانى که هدفی غیر از خدمت به خلق الله و رضای الله ندارند، امری پسندیده است. کارمندان به ویژه آنهایی که در سازمان هایی خاص همچون بنیاد شهید و امور ایثارگران فعالیت دارند، افرادی برگزیده اند که شهدا نظری ویژه بر اعمالشان خواهند داشت. به مناسبت روز کارمند و به پاسداشت مقام شهدای کارمند، نگاهداشت یاد و خاطره آن برگزیدگان خدا، خاطراتی از شهید «سیدعباس محدث خلخالی» یکی از شهدای کارمند بنیادشهید وامور ایثارگران را که «حسین نصرالله زنجانی» در کتاب «همراهی تا بهشت» به وصف شهادت او پرداخته است، می خوانیم.

از سربازی جبهه تا جراحی رزمندگان!

نوید شاهد- کتاب «پزشکی اجباری» خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس به نویسندگی «عباس كيانی انبوهی» است. خاطراتی از حماسه آفرينان عمليات كربلای 5 به ويژه همسنگران نویسنده کتاب از جمله شهيد غلامرضا كيانپور، فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) که برای اجرای عملیات کربلای ۵ عازم شلمچه شده بود، بعنوان سرباز درگردان عمّار هم در خط مقدم با دشمن بعثی می جنگید و هم در پشت جبهه همچون پزشکی زبردست جسم مجروحین را درمان می کرد.
طراحی و تولید: ایران سامانه